واژه هنر در زبان سانسکریت از دو کلمه (( سو )) به معنای نیک و هر چیز دارای کمال و (( نر یا نره )) به معنای زن و مرد تشکیل شده است .این واژه پس از ورود به زبان فارسی و در اوستا به شکل (( هونر )) به معنای خوب و نیک ( از صفات خدای زرتشتیان = اهورامزدا ) بکار برده می شد .در فارسی میانه یا پهلوی و پس از آن در دوره اسلامی به صورت (( هنر )) درآمد که به معنای انسان کامل و نیز به معنای فضیلت و کمال استعمال شد .
در لغت نامه دهخدا به معنای معرفت – دانش – کمال – فضیلیت – کیاست – زیرکی و فراست معناشده است .
در دایره المعارف هنر ، هنر شامل فعالیت هایی مانند نقاشی – طراحی – مینیاتور – شعر – موسیقی – معماری – تئاتر – سینما و … می شود .
هوش و هنر
هوش را توانایی حل مسئله و یا تولید و خلق یک محصول که حد اقل در یک فرهنگ دارای ارزش باشد نامیده اند . هوش دارای انواعی است :
هوش کلامی : روزنامه نگاران و شاعران معمولا هوش کلامی بالاتری نسبت به بقیه دارند .
هوش فضایی و مکانی : نقاشان ، معماران و خلبانان از این هوش بیشتر بهره برده اند .
هوش منطقی و ریاضی : علمای منطق و ریاضی دانان را شامل می گردد .
هوش حرکتی و جسمانی : جراحان ، هنرپیشگان و ورزشکاران دارای هوش حرکتی بیشتری هستند.
هوش موسیقایی : موسیقی دانان و نوازندگان دارای هوش موسیقایی خوبی می باشند.
هوش درون فردی : علمای اخلاق از این هوش بهره بیشتری برده اند .
هوش میان فردی : معلمان ، سیاست مداران ، فروشندگان و درمانگران که با مردم جامعه بیشتر حشر و نشر دارند این هوش را بیشتر پرورش داده اند .
هوش طبیعت گرا : زیست شناسان را شامل می شود .
هوش وجود گرا : فلاسفه ، مذهبیون و اندیشمندان عقلی دارای هوش وجود گرای بالاتری هستند.
هوش هم جنبه وراثتی و زیستی دارد و هم جنبه اکتسابی . منظور از اکتسابی این است که افراد جامعه بعد از تولد در تعامل و رفتار با محیط پیرامون خویش می توانند ضریب هوشی خود را تقویت کنند . محیط جامعه با توجه به تنوع شرایط و موقعیت ها فرد را به تجربه و تصمیم گیری های مختلف وامیدارد . در خلال این تصمیم گیری ها و آزمون و خطاها ، تجاربی بدست می آید که می تواند قدرت فرد را در حل مسایل پیش رو کمک نماید .
محیط های آموزشی و پرورشی غنی و تشویق های کافی از سوی معلمان و والدین و اطرافیان می تواند تا حد زیادی علاوه بر افزایش حس اعتماد به نفس و عزت مندی کودک ، در پرورش هوش او نیز مؤثر باشد .
محصولات هنری در دوره کودکی از همراهی احساسات و تخیلات و ذهنیان کودک و نیز ابزار و مواد و امکانات مورد نیاز هنری تولید می گردد .
تربیت هنری
دیدگاه کلی در برنامه درسی هنر در دوره ابتدایی تربیت هنری است . آموزش هنر از دیدگاه جروم هاپس من شامل موارد ذیل می گردد :
۱- آموزش حواس
۲- رشد تجارب دیداری
۳- آفرینش و فهم شکل های نمادین دیداری
۴- رشد تصورات دیداری در نقاشی ، مجسمه سازی و هنرهایی تزئینی
۵- آموزش چگونگی کاربرد تجارب دیداری و نقد و بررسی آنها
ابعاد تربیت هنری در آموزش و پرورش عبارت است از :
۱) رشد خلاقیت دانش آموزان
۲) درک دقیق و عمیق حسی نسبت به پدیده های هنری
۳) پرورش حواس و بکارگیری آنها
۴) افزایش تجربه های دیداری
۵) خلق آثار هنری
۶) شناخت اشکال نمادین دیداری
۷) توانایی ابراز هنرمندانه
۸) شناخت و فهم تاریخی – فرهنگی
۹) افزایش حساسیت نسبت به ابعاد زیبایی شناختی پدیده ها
۱۰) دقت و توجه به طبیعت و عناصر موجود در آن